نقابدار ۳

 

 

قاصدک

 

سلام بر تو قاصدک

چه خوب شد که آمدی

چه خوب شد تو نازنین

به من دوباره سر زدی

 

دلم گرفته بود و با

درخت کوچک هلو

حرف تورا که می زدم

چکید اشک سبز او

 

بیا و روی دست من

کمی بخواب قاصدک

برای رفتن این همه

نکن شتاب قاصدک

 

برای من بگو بگو

در سفرت چه دیده ای

از ین طرف از آن طرف

چه دیده و شنیده ای؟

 

بگو که پیغام مرا

به رودها رسانده ای؟

بگو که نامه مرا

برای دشت خوانده ای؟

 

 

کجاست خانه تو ای

کوچک خوب مهربان

کنار یک ستاره در

گوشه باغ آسمان؟

 

در سر راه خانه ات

چو میرسی به دره ها

به جنگل خوب و خنک

به سبزه زار و بره ها

 

به چشمه ها و کوهها

به هر یک از پرندگان

هزار دفعه قاصدک

سلام من را برسان.