شقیقه هایی که هر روز برایم دقیقه ها را میشمارند، امروز در انتظار ابدیت ، بیقرار حس سرمای سوراخ داری هستند که با داغترین سرعت ممکن، تمام ته مانده مغزم را نثار دیوار کنار دست خواهد کرد!