نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمی خواهم بدانم گوزه گر از خاک اندامم
چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم
که از خاک گلویم سوتکی سازد .
گلویم سوتکی باشد.
بدست کودکی گستاخ و بازی گوش
و او یکریز و پی در پی
دمش را بر گلویم سخت بفشارد
و خواب خفتگان خفته را اشفته تر سازد
بدین سان بشکند در من .
سکوت مرگبارم را.
در سلسله ی عشق تو , مغموم و صبورم
نازم بکش ای دوست , که مظلوم و صبورم
رندان همگی فرصت دیدار تو دارند
غیر از من دلساده , که محروم و صبورم
به چه شعر تازه ناگی؟
سلام نقابدار عزیز . خیلی ریز مینویسی دوست من . به منم سر بزن
خانم بهرنگی فر
اقای صالح سنگبر و همچنین اقای علی رضایی شریف می تونن اطلاعات خوبی در اختیلر شما بگذارن.
با تشکر سعید.
سوتک ها را چه شد؟
...
سلام
خوب می نویسی . . . امیدوارم همیشه همینطور باشی
موفقو پیروز باشی نقابدار ////~~~ خداـــــــــــ فظ .
سلام
آقا تو نگران اون دنیا نباش.....
سکوتم چیز خوبیه
من هم بروزم
بای
درود
اگه یادت باشه من یک شبه شعری نوشته بودم که تو گفتی من از دکتر الهام گرفتم.
ولی واقعیتش اینه که هر دو به یک دیدگاه رسیده بودیم و کسی که رومون تاثیر کذاشته به نظر من خیام بوده
نوع شعرش رو با شعرهای خیام مقایسه کن . البته تو قالب جدید
از کوزه و کوزه گر صحبت میکنه
و الهامات یا تفکری ک از کوزه تا کوزه گر اتاق می افته
چیزای که ما ایرانیها روشون تاکید داریم برای براز نصر وجودیمون مثل همین کوز وگزه گر یا می وساقی یا ........