نقابدار ۴۲

 

 

به با کره گیت ببخش.
اتفاق ناممکن ، ساده بود.
اشک سرازیر از حی هات
انتظار خورشید غروب شد. 

 

پس سالیان شرم
چشمم زمین خورد
 
جای لگدم همچنان خاکیست!! 

  

 

نظرات 5 + ارسال نظر
فروردین یکشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 14:05

شعرات سخته

سپاهی مرد آزده دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:43 http://s_ar_nasiri@yahoo.com

موقع غروب خورشید لگد زدن اصلا خوب نیست
مخصوصا وقتی محکم باشه اشک آدم رو در میاره که بعد از سالها باید در انتظار بخشش باشی

بنیامین دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 08:13 http://POSBASTAKI.BLOGSKY.COM

انتظار خورشید غروب شد ...

فروردین جمعه 20 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:57

خیلی قشنگ بود برای همین چاپش کردم

پرنده یکشنبه 5 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 15:19

برا فضولی اومدم ببینم کیه که پیامو اغفال کرده ، باید نوشته تون رو از اول بخونم ببینم چی گفتین؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد