نقابدار ۴۲

 

 

به با کره گیت ببخش.
اتفاق ناممکن ، ساده بود.
اشک سرازیر از حی هات
انتظار خورشید غروب شد. 

 

پس سالیان شرم
چشمم زمین خورد
 
جای لگدم همچنان خاکیست!!