نقابدار ۱۰

 

 

تمنا می کنم!

در روزگار مرگ من .

تابوت عمرم را ، لبریز خاکستر کنید.

زخمهای تن من بسیارند.

 

سر خود آتش مریم، به مزارم نزنید.

یادبودش اینجا در تنم جا مانده.

 

در غروب خورشید.

عکسم را پاره کنید.

وفراموش کنید،

کودکی اینجا بود.