ایمان بیاوریم ...
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
ایمان بیاوریم به ویرانه های باغ تخیل
به داسهای واژگون شده ی بیکار
و دانه های زندانی
نگاه کن که چه برفی می بارد ...
شاید حقیقت آن دو دست جوان بود آن دو دست جوان
که زیر بارش یکریز برف مدفون شد
سال دیگر وقتی بهار
با آسمان پشت پنجره هم خوابه میشود
و در تنش فوران میکنند
فواره های سبز ساقه های سبکبار
شکوفه خواهد داد ای یار ای یگانه ترین یار
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد ... یادش خوش !!
|
update mishi khabar nemidi
farghi nadare ma dooset darim hamishe bi khabare to behet sar mizanim
سلام هر دو وبلاگ اینجانب به روزه
اگه دوست داشتید تشریف بیارید
سلام علیکم ببخشید این مسئله دقدقه احیانا به مطلب وبلاگ من ربطی داشت.
این روزهای هرزۀ دیوث لعنتی
این سال‌های ممتد منحوس لعنتی
این شاعری که شعر خودش را دریده‌است
این شاعر مزخرف و مأیوس لعنتی
این مردم ترانه‌کش بی‌صدای گـُنگ
این مردم پدرسگ و سالوس لعنتی
این کوچه‌های پوچ پر از گند و آشغال
این کوچه‌های مسخره و لوس لعنتی
این شعر لاابالی پفیوز سگ‌پدر
این شعر بی‌قوارۀ دیوث لعنتی
مرتضی قاسمی
salam said jan
halet chetore
are neya be dastam resid
kholase be toham zahmat dadim
delamam barat tang shode
sale no to ham mobarak bashe
sale khoobi ro barat arezoo mikonam
گوساله ی بی احساس...
اقلا بیا کرج تارا رو ببین...
اگه گفتی چه شکلیه؟!
کرگدن!