نقابدار 25

اسمان غرید
خورشید پرتوی گرمش را ، بر لاروهای نا مشروعه مگسی هرزه ، غنوده بر لاشهء سگی نابالغ به بازی گرفت .

اوراق شب نوشته افتاده در کوچه از قاب پنجره
نا مفهوم ، بی انتزاء

یا پیغمبر !!!
دیگر دختری به دوشیزگی مریم ظهور خواهد کرد ؟!

دروغ های کال
مزه گستان، در کدامین کام تلخ شیرین خواهد شد؟