اسمان غرید
خورشید پرتوی گرمش را ، بر لاروهای نا مشروعه مگسی هرزه ، غنوده بر لاشهء سگی نابالغ به بازی گرفت .
اوراق شب نوشته افتاده در کوچه از قاب پنجره
نا مفهوم ، بی انتزاء
یا پیغمبر !!!
دیگر دختری به دوشیزگی مریم ظهور خواهد کرد ؟!
دروغ های کال
مزه گستان، در کدامین کام تلخ شیرین خواهد شد؟
کدامینمان کام تلخی ٬ شیرین زده ؟
یا پرتوان خورشید بر پشت کبودمان خورده؟
دوشیزگانی تنها در لاکی سنگی ٬ در سنگستان
دروغهامان درسنگ ٬ پناه نقابی ٬ پنهان کرده
در تلخکامی خواهد شد ؟ آیا شیرین ؟
کاش مریم جای حوا بود...
نقابدار عزیزم. برا این شعرت و از همه مهمتر این جمله ی ؛ دیگر دختری به دوشیزگی مریم...؛ خیلی حرف برا گفتن داشتم اما دیدم تو با این ایجاز و زیبایی همه حرفات رو زدی ترجیح دادم با همون یه جمله که شاید چکیده ی همه ی حرفام می بود و با وزن شعرت هم می خوند کامنت بذارم.
لینکت رو گذاشتم تو وبلاگم. به امید روزی که بشه همه ی نقاب ها رو از صورت برداشت.روزی که شاید آیندگان ما فقط بتونن درکش کنن نه ما...
به مرجام خانم: سلام
نخیر !! کاش حوا کمی آدم بود!!
------------------------
به نقابدار گل: ای آقا....
قرار نبود دوباره کف از حلق ما بیرون بکشی!!
( منظورم اینه که شعرت باز هم عالی بود)
راستی اگه خواستی بگو که شماره تلفن آقای جهاننورد رو بهت بدم...
***********
نه نه....
به آزاد منظورم بود!!
سÙا٠ÙبÙاگزÙباÙÙدارÙبÙÙ ÙÙ٠سربزÙتÙتÙÙزÙÙدش٠ÙسرسختبراÙپسÙردسÙدرÙاhttps://shabgard.org/forums/showthread.php?t=11731http://takfanar.persiangig.com/Cracked/myf/zip/help Tak Tools 2 Beta.GIFhttp://takfanar.persiangig.com/Cracked/myf/zip/Tak Tools 2 Beta.zipSendtoallPlz