نقابدار ۱۹

 
 

یا لطیف.

 

 

 

دلم از عشق تو ویزان شد امشب

میان کوچه سرگردان شد امشب

رسیدم تا که بر محضر چشمت

شدم این نرگس خمارت امشب

میان ان دو چشم چون غرالت

خیال مست من حیرانت امشب

منم بین طالایی موج موهای کمندت

رفیق و همدم گلزارت امشب

ایا شیرین جان خسرو ندانم

بدان از عشق تو فرهادم امشب

 

بگفتا عشق من یار شتابان

 

غزل را گفته ای هجران کن امشب

 

 

 

امیدوارم این غزل رو که چندان هم غزل نیست بر نقابدار ببخشید. در واقعه این یه خاطره مشترک بین من ویکی از دو ستانم.مربوط به سالها پیش.این رو بیشتر به عنوان یه هدیه برای اون گذاشتم توی وبلاگ. امیدوارم که خوشش بیاد . اینجا هم باز بخودش و همسر  اینده اش  تبریک میگم . به پای هم پیر بشند.

دوست داشتین شما هم بهشون تبریک بگین . http://kargadanefahim.blogsky.com

 

 

 

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
مهدی شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:26 http://persianwarez.net

فیلسوف عزیزم سلام
به راستی تو بهترینی و چه زیبا گفتی احساس پاکت را به این ملت . حداقل من که گرفتم چه فرشته ای هستی
به اون دو زوج هم تبریک می گم . ایشالا قسمت تو نشه چون حالا حالا ها باهات کار دارم

کرگدن زیبا!!! شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 20:09

اقا ما لینک ندادیم....شعرمونو ورداشتیم انداختیم تو وبلاگمون....با یا بی اجازت...
از مهدی جون هم ممنون...

سمیه سه‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 13:20 http://babaaaaa.blogsky.com

سلام به نقابدار خودمون
بابت این همه لطف و محبتی که نسبت به ما داری ممنونم...
ایشا الله روزی برای شما...
البته اگه فحشم نمی دی...دی
به امید دیدار...
موفق باشی
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد