نقابدار ۲۲

 

 

 

 

آتش بدست

 

روی آب راه میرفت.

 

در میان دایره ها سماع میکرد.

 

عروج را به تجربه ای نزدیک بدل کرده بود.

 

زندگی خوان پرندة هر صبحگاه

 

مدهوش ، خاموش و فراموش شد.

 

آه

 

سفید رنگ پایان یافت .
 
 
 
 
نظرات 4 + ارسال نظر
مرجان دوشنبه 22 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 23:56 http://marjan.blogfa.com

دلتنگم. خیلی زیاد.

مهدی جون سه‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 00:40 http://persianwarez.net

ای سعید !
در همین سپیده دم صبح که مرغانی نمانده اند و آسمان از سیاه به سفیدی که نه به سرخی می رود من در آن سوی دیار صدایت می زنم و می گویم : You are not alone
و گرمی بقچه را با هم قسمت می کنیم تا بدانند که در این سحرگاه هم می توان عاشق شد .
همیشه همراهت خواهم بود - مهدی

محمد محمدیان کوخردى سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 17:27

سلام، خسته نباشید.
وبلاگ زیبائى دارید، لطفا به ما هم سرى بزنید.
واگر زحمت نیست مارا لینک کنید.
این آدرس ماست:

http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D8%AE%D8%B1%D8%AF

با سلام و خسته نباشید
آدرس وبلاگ شما نیز در سایت دریانیوز لینک شده است
لطفا آدرس سایت اطلاع رسانی دریا نیوز را در وب سایت خود لینک کنید
www.daryanews.ir
با تشکر: مدیریت پایگاه اطلاع رسانی دریانیوز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد