نقاب بی نقاب !‌!‌!

 

 

 

 

 

امروز نقادار واقعا جوش اورده چون خسته شده از بس مردم خودشون نو گرفتار جیزای عبس و بیهوده می کنن.

همه می خوان به سر انگشت نگاه کنن. هیچ کس به خودش زحمت نیمیده به سمتی که انگشت اشاره می کنه نگاه کنه.

کلاف سر در گم میدونید یعنی چی ؟

دل مشغولی بیخودی درست کردن می دونید یعنی چی ؟

به گند کشیدن عشق می دونید یعنی چی ؟

ادمی بیداری که خودش رو به خواب زده چه جور ادمیه ؟

ای بابا ...

من تو سن 9 سالگی عاشق شدم. اما 11 سال طول کشید که تا فهمیدم همش بازیه و نتیجش چی شد. خستگی ، خاکستر شدن برای همیشه، یه لبخند سرد،

حالا بیا به هی بگو که خودتون اذیت نکنید همه اینا یه تجربه است .کی حاضر قبول کنه .

عشق واقعه ای هرگز به زبون نمی یاد. عشق ابراز شده، محکوم به فناست. تا حالا هیچ مورد رو ندیدم که که اخرش مبتذل نشده باشه.

اصلا شده یه مد، هر کسی می خواد قیافه بگیره. عاشق میشه بعدشم گند میزنه به هر چی عشق و عاشقیه . بس کنید تو رو خدا ...

 

 

و اما عشق پایان یافت.

زمین لم یزرع و آب جهان خشکید.

دریغ از قطره اشکی

برای سیراب کردن لبگونه های سوزناک عاشق آتش صفت.

حتی.

درون سینه دیگر تک قناری خوش آواز جهان ،

سوز تنهایی خود را،

به سرمایی گزنده، تاریک و جان فرسا.

تسلیم خواهد کرد.

ودیگر چشمها باید،

مصلوب گردند.

و در‌

دیگر برای بارش و جاری شدن،

بسته شد و قفل است.

 

حیات جان گرفته از تپش های مکرر .

نقطه. نقطه. خط،

خط .خط. نقطه،

هم اکنون نقطه یا خط است.

 

کسی دیگر به دیوار جهان تکیه نخواهد زد.

وسنگی هم نخواهد زد..

به سمت شیشه های پرتنش از پیغامهای خرده سنگِ

قاصد هنگام.

هوا در ناگهان لحظه های بی شور و حرارت.

بیخبر، ترسید و ساکت شد.

برگ های زرد ونارنجی ، بی صدای خش خشک خود .

نا امید از ناگزیر سبز بودن در گذشته.

پیش از آنکه رهگذر پایی زند بر فرقشان.

خود به خود در خود شکستند.

 

ناگهان خورشید ،

به سرعت از مدار ماه خارج شد.

و در برخورد خود با سایه های بی عطش ،

خاموش و فاسد شد.

 

عاقبت ، هیچ یک از ما .

کنار اسکلتهای

اجداد عاشق پیشه و معشوقه هاشان.

عکسی نمی گیرد

 

خسته شدم از بس به همه توضیح دارم به مطلب نگاه کن نه نویسندش. حرف خوب. حرف خوبه . همه می تونن همه جور حرفی بزنن.

برای فهمیدن وضعیت نا بسامان اجتماعی که ما رو از پا تا سر تو لجن فرو برده نیازی نیست حتما بی بی سی گوش داد یا به صدای امریکا گوش داد. یکم هم سر بگردونیم !

خودمون ببینیم چه خبره، یعنی واقعا کار سختیه ؟ فکر نمیکنم.

تا کی خودمون رو گول بزنیم ؟

تا کی یک کار احمقانه رو دو بار  دوبا می خوایم تکرار کنیم؟

تا کی با خودمون بگیم دوران پهلوی بهتر بود ما اشتباه کردیم ؟

تا کی بگیم انقلاب که کردیم چیز خوبی بود ؟

تا کی از ارزشهای بی فاید و عبس جنگی که  8 سال به خودمون تحمیل کردیم دفاع کنیم ؟

 

مرگ را مثل اب میخوردند

با شهادات شراب می خوردند

      ***

جنگ بود و خدا و خمپاره

جبهه بود و اورکتی پاره

      ***

تیرو خمپاره هم چو نقل و نبات

خوردنی بود با دو سه صلوات .

 

تا کی خود مون رو گول بزنیم ؟

اگه نجنبیم می شیم نمونه کسایی که تیشه ورداشتن دارن به ریشه خودشون میزنن.

ادعای داشتن فرهنگ و تمدن چندین هزار ساله داریم. اما میام به جناب دکتر پروپیرا که تمام فرهنگ و تمدن قبل از اسلام  مون رو رد می کنن و طی یه مقاله چند صفحه ای همه چیز رو زیر سوال میبرن دکترای افتخاری میدیم. هیچ کس هم صداش در نمیاد!

اصفهان امسال میشه پایتخت فرهنگی دنیا، سال بعدش میایم اجازه میدیم یه برج کنار نقش جهان بسازن. سازمان یونسکو هم تهدید می کنه اگه این برج تخریب نکنید نقش جهان رو از لیست اثار جهانی حذف می کنم . ما هم کک مون نمی گزه.

سد سیون میخواد ابگیری بشه .کلی اثر ملی رو نابود کنه ، اب تو دل این ملت تکون نمیخوره.

.

.

.

 

هوا بس نا جوانمردانه سرد است

   ***

قاصدک هان چه خبر اوردی

از کجا وز که خبر اوردی

انتظار خبر نیست مرا !!!

     ***

ای غنچه خوابیده به نرگس نگران خیز

کاشانه ما رفت به طاراج نگران خیز

از خواب گران خواب گران خواب گران خیز

    ***

 دل خوش سیری چند.

 

 

 

 

     بس کن سعید !!   بسه  . . .

 

 

 

نظرات 9 + ارسال نظر
مسعود رحمتی جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 16:48 http://masoud61.blogfa.com

سلام
من هم موافقم با نظرت

مهرگان شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 18:43 http://bandarmehr.blogfa.com/

سلام بی نقاب عزیز. ممنون از حضور گرم و با محبتت.
با افتخار شما را لینک دادم همشهری عزیز

مریم سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 13:11 http://ghazaletaze.persianblog.com

سلام.سعید چی شده؟چرا اینقدر دلت پره؟آروم تر ... بگه بگم آروم تر باش شاید بت ظلم کرده باشم اما می تونی با این مسایلی که گفتی منطقی تر برخورد کنی و براشون راه حل ارائه بدی.خودمونیم اما تو واقعا توی ۹ سالگی عاشق شدی.؟
مواظب خودت باش.

دختر خاله مریم چهارشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 16:14

سلام پسر خاله.خوبی.اگه گفتم بت ظلم کردم به این دلیل بود که شاید آروم شدن تو باغث شه از هدفت دور شی .امیدوارم موفق باشی و شاد.منتظر عشق بودن خوبه

شازده کوچولو شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 19:57

سلام وعشق بود یعنی خدا با عشقش به همه چیز گند زده ؟ تو در پی عشق خود باشه عشق ۹سالگی باید بجوشد تا جا بیافتدنه خام خام

مرجان شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 23:37 http://marjan.blogfa.com

و تو میدونی که این سکوت یعنی چی!!!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 02:00

یکی نیست بگه به شما چه مردم چی کار میکنن و چه جوری فکر میکنن این قدر سرک کشیدن تو کار دیگران خسته تون نکرده ؟

مهرگان سه‌شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 07:07 http://bandarmehr.blogfa.com/

دیگه آپ نمشی؟

مهراب چهارشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 20:59 http://mehrab.blogsky.com

سلام

و ( آ ) آغاز آفرینش بود

و ( آ ) آغاز آدم شد

و عشق آغاز همه


نمیدونم چرا اینو نوشتم اما یهو دلم گرفت برای خودم

همین


شاد باشی عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد